رخدادهای سیاسی

مروری بر رخدادهای سیاسی کشور و جامعه بین المللی

رخدادهای سیاسی

مروری بر رخدادهای سیاسی کشور و جامعه بین المللی

تشبیه توجه برانگیز آیت الله مصباح یزدی از گروه انحرافی

آیت الله مصباح یزدی به تشریح صریح افکار و اقدامات جریانی که هیچ اعتقادی به ولایت فقیه و اجرای احکام اسلامی ندارد پرداخت.

به گزارش جهان به نقل از خبرآنلاین، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، با تشبیه مسائلی که جریانی در چندسال اخیر به وجود آورده به «تیر سه شعبه» گفت: تیر وقتی یک شعبه باشد می توان آن را بیرون کشید، اما وقتی سه شعبه شد، وقتی بخواهیم آن را بیرون بکشیم، تمام نقاطی که تیر در آن نفوذ کرده از بین خواهد رفت.

آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، عصر پنج شنبه در جمع کاروان پیاده روی جمعی از سپاهیان استان اصفهان به سمت مرقد بینانگذار جمهوری اسلامی ایران، در محل سالن اجتماعات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم، در بیان برخی از ویژگی های امام راحل اظهار داشت: هنوز اهمیت کار امام خمینی(ره) یعنی انقلاب اسلامی ایران شناخته نشده است که چگونه و با چه قدرتی توانست این مشکلات را رفع کند.

غیر از امام، عده ای می گفتند که برای مبارزه باید کار صرف سیاسی و حزبی کرد
وی با بیان این که در کنار تفکرات امام برای مبارزه با رژیم شاه، تفکرات مختلفی هم وجود داشت، گفت: غیر از امام، عده ای می گفتند که برای مبارزه باید کار صرف سیاسی و حزبی کرد و آن را می پسندیدند؛ گروه دیگر مانند فداییان اقلیت می گفتند باید کارهای چریکی کرد و فعالیت نظامی داشت و با کارهایی مانند ترور رژیم را به زانو در آورد، چرا که معتقد بودند با فعالیت صرف سیاسی کاری از پیش نمی رود.

عضو مجلس خبرگان رهبری، گفت: امام معتقد به هیچ کدام از این ها عقاید نبود و می گفت باید کاری کنیم که ائمه(ع) کردند؛ یعنی مردم را روشن و این عنصر جهل و غفلت را از مردم دور کنیم.

برخی که جزو متدینین بودند معتقد بودند، مسائل سیاسی از مسائل دینی جداست
وی خاطرنشان کرد: البته برخی هم که جزو متدینین بودند معتقد بودند، مسائل سیاسی از مسائل دینی جداست. آن ها می گفتند مبارزه با رژیم و ... برای به دست آوردن حکومت و دنیاست و این ربطی به دین ندارد.

آیت الله مصباح یزدی افزود: این باور غلطی بود که شیاطین در طول چند قرن، جا انداخته بودند که امام با همه این ها مبارزه کرد؛ البته امام راحل بسیار موفق هم شد تا جایی که کاری کرد که نوجوان‌ها و جوان‌ها نه تنها وارد صحنه های سیاسی شدند بلکه حتی عاشق به شهادت رسیدن شدند که این هنر امام بود.

وی گفت: این پیروزی ها برای انقلاب ما بود که همه دنیا را شگفت زده کرد و باعث شد شیاطین بنشینند بررسی کنند که چه شد که یک آخوند توانست این کارها را بکند؟؛ آخوندی که تا قبل از این سال ها، کاری از او بر نمی آمد.

محبوبیت روحانیت به عنوان نائب امام زمان(عج)
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: قبل از انقلاب شیاطین با شایعه پراکنی جایگاه آخوند ها را خراب کرده بودند، اما دشمنان بررسی های زیادی کردند که چه شد که امام راحل ما توانست مردم را همراه با انقلاب کنند.

وی گفت: دشمنان به این نتیجه رسیدند که عناصری در این نظام وجود دارد که در جای دیگری پیدا نمی شود و تا این عناصر هست امید موفقیت برای شان نخواهد بود.

آیت الله مصباح یزدی افزود: یکی از چیزهایی که دشمن بعد از بررسی های فراوان به آن رسید، همین محبوبیت روحانیت به عنوان نائب امام زمان بود که همان ولایت فقیه است.

وی افزود: آن ها به این نتیجه رسیدند که مسئولینی غیر از این جایگاه را می توان فریب داد، تهدید کرد و ...، اما با این جایگاه نمی توان کاری کرد؛ دشمنان فهمیدند که تا این جایگاه هست کاری از پیش نخواهند برد بنابراین در فکر این افتادند که به گونه ای به این جایگاه خدشه وارد کنند. دشمنان فهمیدند که تکیه انقلاب به ولایت فقیه است و باید این ولایت فقیه از کار انداخت، چرا که تا موتور ولایت فقیه حرکت می کند کاری نمی توانیم بکنیم.

استاد حوزه علمیه قم، با اشاره به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گفت: دشمئان از همان روزهای اول پس از پیروزی انقلاب، کارهای خود را شروع کردند و راهکارهای زیادی را هم اندیشیدند تا به انقلاب صدمه بزنند.

وی با بیان این که دشمنان از همان روزهای پس از انقلاب قرائت های مختلفی از دین ارائه کردند، گفت: یک راهکارشان برای این کار این بود که روحانیت را در نظر مردم زشت کنند، چرا که معتقد بودند وقتی این جایگاه زشت شد، ترکش آن به ولایت فقیه هم می خورد؛ از این رو بود که مبارزه با روحانیت یک شیوه اصلی برای آن ها شد.

دشمنان سعی کردند از نظر تئوریک تفکر سکولاریسم را زنده کنند
آیت اللهمصباح یزدی اضافه کرد: دشمنان سعی کردند از نظر تئوریک هم تفکر سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیاست را به وسیله افرادی با شناخت ضعیف و کج فکر زنده کنند.

وی خاطرنشان کرد: مدت ها در یک دوران ۸ساله در مملکت ما، کتاب های زیادی در این مورد نوشته شد و متأسفانه مسئولین درجه یک هم از این فکر حمایت می کردند.

جریانات سال های اخیر، برای جوانان بسیار جذاب بوده است
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، تأکید کرد: بعد از همه آن جریان ها، شیطان راه جدیدی هم به آن راه ها اضافه کرد و آن راه چند سالی است که اخیرا در کشور ما اتفاق افتاده و البته باید منتظر باشیم شیطان در آینده راه دیگری را هم پی بگیرد، چرا که در جریانات چند سال اخیر بر تجارب شیطان افزوده شده است.

وی با بیان این که جریانات سال های اخیر، برای جوانان بسیار جذاب بوده است، گفت: این جریان می گوید، چه کسی گفته که آخوندها نائب امام زمان هستند و این اختصاص به آن ها دارد؟؛ آن ها ترویج می دهند که کسان دیگری هم می توانند از امام زمان نظر بگیرند.

جریانات چندسال اخیر، همانند تیر سه شعبه است
مصباح یزدی با بیان این که جریانات چندسال اخیر، همانند تیر سه شعبه است، گفت: تیر وقتی یک شعبه باشد می توان آن را بیرون کشید اما وقتی سه شعبه شد، وقتی بخواهیم آن را بیرون بکشیم، تمام نقاطی که تیر در آن نفوذ کرده از بین خواهد رفت.

وی در ادامه سخنانش راجع به همین جریان، با بیان این که این ها با یک تیر سه نشان و حتی چند نشانه می زنند، گفت: به دلیل گرایشی که مردم به امام حسین(ع)، دین اسلام و ... دارند، این جریان مستقیما نمی تواند به این مسائل خدشه وارد کند و از این رو به ظاهر می گویند ما مخلصا از شما هستیم؛ از این رو این حس مذهبی جوانان را ارضا می کنند.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: کار دیگر این جریان این است که می گوید در شرایط فعلی دیگر رُل، تنها به دست آخوندها نیست؛ یعنی می گویند عواطف مذهبی هست اما سعی می کنند آن را به سمت و سوی دیگری ببرند.

وی افزود: آن ها با این کارشان، مسئله جایگاه ولایت فقیه که بزرگترین مسئله برای سیاستمداران عالم است را حل و به نوعی آن را هدف می گیرند. یعنی می گویند ما با امام زمان هستیم و وقتی این ارتباط را برقرار کردیم، دیگر چه نیازی به نائب امام زمان هست؟

آیت الله مصباح یزدی با بیان این که با طرح این مسائل از سوی این جریان، مسئله ولایت فقیه هم به کلی بر باد می رود، تصریح کرد: چاشنی این کار آن ها هم این است که می گویند همانطوری که امام زمان غیبت کبری و غیبت صغری داشت، ظهور صغری و ظهور کبری هم دارد.

وی افزود: آن ها به دنبال این هستند که بگویند وقتی خود امام زمان ظهور کند و حضور داشته باشد، دیگر به نائب امام زمان چه کار است؟

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، گفت: متأسفانه برخی از ساده دلان هم این سخنان را باور می کنند، غافل از این که بدانند پشت پرده چیز دیگری است.

وی تأکید کرد: این تئوری شیطانی، توطئه بزرگی است که اگر جا می افتاد از تمام فعالیت های شیاطین در این مدت سال های انقلاب، تخریب و اثرش بیشتر بود.

آیت الله مصباح یزدی، ابراز داشت: این جریان خیال می کردند با پول، تیلیغات و .. می توان این تفکر را جا انداخت.

وی یادآور شد: این جریان با خود می گفتند باید کارهایی کنیم تا بتوانیم بگوییم با امام زمان(عج) ارتباط داریم و در این صورت چه نیازی به نائب امام زمان و آخوند است؟

یکی از این راه هایی که این جریان دنبال می کرد، بیان خبرهای غیبی است
عضو خبرگان رهبری افزود: یکی از این راه هایی که این جریان دنبال می کرد، بیان خبرهای غیبی است؛ مثلا می گویند برخی خبرهایی که ۶ماه دیگر اتفاق می افتد را می گوییم، و وقتی این خبرها اتفاق می افتاد و شد، می گوییم با امام زمان ارتباط داریم و دیگر نیازی به آخوندها نیست.

وی افزود: این در حالی است که این همه هم مرتاض های هند هستند و پیش گویی می کنند؛ که البته این جریان هم با خود می گویند که می توان با آن ها ارتباط برقرار کرد.

مصباح یزدی گفت: این راه به عنوان یک برنامه ای بود، که بتواند تمام برنامه های انقلاب را از بین ببرند.

وی اضافه کرد: متأسفانه این جریان از سادگی بعضی ها استفاده کردند و البته دشمنان هم کمک شان کردند.

استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: این جریان می گویند با این کار، علاوه بر آن که بساط ولایت فقیه برچیده می شود، همچنین مشکل اجرای احکام اسلامی هم حل می شود، چرا که برای مثال می گوییم در شرایط فعلی آقا نظرشان این نیست که این کارها اگر چه احکام اسلامی است، اجرا نشود، چرا که ما اطلاع داریم آقا نظرشان چیست؛ و البته منظور این ها از آقا، امام زمان(عج) است.

این آشغال ها هیچ کاری نمی توانند بکنند
وی تصریح کرد: پس در این شرایط، قدرت معنوی به کسی منتقل می شود که در صدد کسب قدرت سیاسی است. و در این صورت هر جا به مشکل اجرای قانون و احکام اسلامی هم برخورد کنند می گویند امام زمان نظرشان این است.

آیت الله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: متأسفانه تا کنون به صورت شیطنت آمیز برخورد کردند و بر برخی شخصیت ها هم تأثیر گذاشتند، اما با این حیله ها در برابر اراده الهی نمی توانند کاری را به ثمر برسانند و از این رو این آشغال ها هیچ کاری نمی توانند بکنند.

نکته شریعتمداری وحلقه حاشیه ساز!

نکته شریعتمداری وحلقه حاشیه ساز!
مشاهده برخی از شواهد و قرائن و با استناد به عملکرد و سابقه یکی از حلقه های بسیار نزدیک به رئیس جمهور محترم، پیش بینی کرده بودیم که حلقه یاد شده در پی «خالی کردن اطراف رئیس جمهور از نیروهای وفادار و متعهد و تنگ کردن دایره دوستان ایشان» است و در یادداشتی با عنوان «چراغ از بهر خاموشی نگه دار» خطاب به رئیس جمهور مکتبی و متعهد کشورمان جناب آقای دکتر احمدی نژاد، آورده بودیم؛

حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت: سه ماه و چند روز قبل- 17/6/89- با مشاهده برخی از شواهد و قرائن و با استناد به عملکرد و سابقه یکی از حلقه های بسیار نزدیک به رئیس جمهور محترم، پیش بینی کرده بودیم که حلقه یاد شده در پی «خالی کردن اطراف رئیس جمهور از نیروهای وفادار و متعهد و تنگ کردن دایره دوستان ایشان» است و در یادداشتی با عنوان «چراغ از بهر خاموشی نگه دار» خطاب به رئیس جمهور مکتبی و متعهد کشورمان جناب آقای دکتر احمدی نژاد، آورده بودیم؛

«پیش بینی کیهان، آن است که حلقه مورد اشاره به زودی و یا، شاید طی چند هفته آینده به حضرتعالی پیشنهاد کند آشکارا و بی پرده با دوستان واقعی خویش و حتی دو قوه دیگر اعلام مرزبندی کنید و شاید هم تا به حال این پیشنهاد به شما ارائه شده باشد»! در بخش دیگری از همان یادداشت به فرمول شناخته شده ای که اینگونه حلقه ها به کار می گیرند اشاره شده و آمده بود؛ «ماموریت این حلقه ها ترور و انفجار نیست، بلکه دور کردن نیروهای کارآمد از کنار مسئولان اصلی ترین محور ماموریت آنهاست.»

متاسفانه پیش بینی کیهان درست از آب درآمد و رئیس جمهور محترم، چند روز بعد، طی مصاحبه ای که غیرمنتظره به نظر می رسید، و ضرورت آن نیز قابل درک نبود، با شماری از دوستان وفادار و یاران همدل و همراه خود، مرزبندی کرد!

چند روز قبل، آقای احمدی نژاد در اقدامی تعجب برانگیز و به دور از روال تعریف شده و پسندیده دیپلماتیک، آقای منوچهر متکی را در حالی که به عنوان وزیر امور خارجه در ماموریت رسمی خارج از کشور به سر می برد از وزارت عزل کرد. برکناری وزیر خارجه به هنگام ماموریت رسمی خارج از کشور ضمن آن که اهانت آشکار به شخصیت وی بود، حیثیت نظام اسلامی را نیز در مجامع بین المللی به چالش کشید، تا آنجا که وزیر امور خارجه کشور میزبان در گرماگرم مذاکره رسمی با منوچهر متکی، خبر عزل وی را اعلام کرد! این اقدام رئیس جمهور محترم با اعتراض و انتقاد دلسوزان و هلهله و ذوق زدگی بیگانگان روبرو شد که هر دو حق داشتند! اما آقای رئیس جمهور محترم بی آن که نیازی به توضیح- لااقل برای مردم و دوستان- احساس کند، در فاصله کوتاهی پس از برکناری وزیر امور خارجه، طی حکم دیگری آقای بذرپاش، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان ملی جوانان را نیز عزل کرد که این برکناری هم با توجه به خدمات شایسته تقدیر بذرپاش، حیرت و تاسف دلسوزان را در پی داشت و چند ساعت قبل، خبر رسید که آقای رامین معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز عزل شده است و برخی شنیده های نه چندان غیر موثق از ادامه این عزل و نصب ها حکایت دارد.

همانگونه که در نکته ای تحت عنوان «با کدام توجیه؟!» - کیهان 23/9/89- درباره عزل آقای متکی آمده بود، سخن در عزل یکی و جایگزینی دیگری نیست چرا که این عزل و نصب ها از اختیارات قانونی رئیس جمهور محترم است ولی انجام آن به گونه ای که یاد شد و مخصوصاً در شرایط کنونی خالی از ابهام تلقی نمی شود و برخی از احتمالات نگران کننده را قوت می بخشد. از جمله آن که؛ این روزها، طرح هدفمندی یارانه ها که آرزو و خواست دو دهه جمهوری اسلامی ایران بود و تحول و جهش اقتصادی پرشتابی را در پی خواهد داشت، بعد از سال ها کار تحقیقاتی، ایجاد ساختارهای لازم و تلاش مستمر و مثال زدنی دولت نهم و دهم و مخصوصاً شخص رئیس جمهور محترم به اجرا درآمده است و با برنامه ریزی دقیق دولت و هوشمندی و همدلی مردم، در حال انجام است. اهمیت این طرح و نقش تعیین کننده آن از یکسو و گوش خوابانیدن دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها برای توهم پراکنی درباره این طرح، ضرورت اجتناب از حاشیه سازی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور را پیش می کشد و در این حال و هوا، تعجب آور است که دولت محترم به عنوان مجری طرح از این ضرورت و نیاز حیاتی غافل باشد و خود-بی آن که بخواهد- در فضای سیاسی و اجتماعی کشور حاشیه آفرینی کند! بنابراین آیا نباید نگران این احتمال بود که «حلقه یاد شده» در حاشیه سازی های مورد اشاره دست داشته باشد؟! ممکن است این احتمال بدبینانه تلقی شود ولی نمونه های مشابه دیگری از اینگونه حاشیه سازی های حلقه یاد شده که دقیقاً در بزنگاههای حساس صورت گرفته، اجازه چندانی برای خوشبینی باقی نمی گذارد و می تواند این هشدار را مخصوصاً برای رئیس جمهور محبوب و متعهدمان در پی داشته باشد که مبادا حلقه یاد شده با زمینه سازی های خود «حمل به صحت» را در نگاه صادقانه و برخاسته از اعتماد ایشان با «حمله به صحت» جا به جا کند!

احتمال مورد اشاره با نگاهی به چگونگی عزل آقای متکی، قوت می گیرد که انشاءالله چنین نباشد. آقای متکی در حال انجام یک مأموریت رسمی خارج از کشور عزل شد و حال آن که برکناری ایشان - به فرض ضرورت- می توانست با درنگ یک روزه یا چند ساعته و پس از بازگشت وی صورت پذیرد. ولی از این درنگ ضروری خودداری شد و حال آن که اگر عزل وی تا بازگشت ایشان از مأموریت رسمی خارج از کشور به تأخیر می افتاد، کمترین تغییری در مقصود و منظور اصلی یعنی برکناری ایشان از وزارت امور خارجه پدید نمی آمد. ولی چرا عزل وی در سفر صورت گرفت؟! و چه کسانی اصرار داشته اند که با عزل وزیر امور خارجه در سفر رسمی، علاوه بر آسیب رساندن به حیثیت رئیس جمهور و ضربه زدن به اعتبار بین المللی نظام، در داخل نیز حاشیه سازی کنند؟! آیا این نکته برای ریاست محترم جمهوری کشورمان تأمل برانگیز نیست؟ و آیا نباید در هویت حلقه یاد شده بازنگری کنند؟!

و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که نوشته پیش روی به هیچ وجه در پی ایجاد خدشه به صلاحیت و شایستگی کسانی نیست که به جای افراد عزل شده انتخاب شده اند.

فتنه مشایی

بار دیگر آقای رئیس دفتر دهان گشود و انحرافات عقیدتی خود را به نام دولت جمهوری اسلامی تمام کرد.


به گزارش صراط «رحیم مشایی» رئیس دفتر رئیس‌جمهور که در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور سخنرانی  می‌ کرد، با بیان اینکه برخی‌ها از من خرده می‌گیرند که چرا نمی‌گویی مکتب اسلام و می‌گویی مکتب ایران، متذکر شد از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.

این مدعی کم سواد در حالی حقیقت اسلام را با ایران مساوی دانست که همواره مومنینی در اقصی نقاط عالم حضور داشته اند که ضمن آنکه مترادف با حقیقت اسلام بوده اند هرگز ایرانی نبوده اند!

جانشین رئیس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور ، پایش را از این هم فراتر نهاد و بابیان اینکه باور دارم واژه ایران ذکر است!‌ در بیان چرایی این گفته خود تأکید کرد: شما در ذکر دنبال چه چیزی هستید. ذکر واژه مرتبط با روح مؤمن است و به جهان درون باور کردن ارزش‌های متعالی انسان مرتبط است. 
مشایی در ادامه در حالی که چشم بی بصیرت و کوته بین خود را بر زیبایی های سراسر اسلام و جهان اسلام بسته بود و همچون ملی گرایان خائن و به قول امام راحل «خطرناک تر از منافقین» تلاش می کرد ایرانیان را قوم برتر معرفی نماید افزود: هر کجا زیبایی باشد آنجا گوهر ایران است (!) اندیشه ایرانی جوهر دارد و گوهر است. همه بروز و ظهور اندیشه ایرانی زیبایی است(!)

جملات فوق که پیش از این همواره از دهان گروهکهای موسوم به ملی گرا شنیده می‌شد و اکنون از لسان سوگلی رئیس جمهور به گوش می رسید در تقابل آشکار با نظرات روشن امام راحل است. امام خمینی (ره) بارها می فرمودند:
«ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است برای اینکه این ملی گرایی ملت ایران را در مقابل سایر ملت های مسلمین قرار میدهد . . . اسلام آمده است که تمام نژادها با هم باشند. هیچ کدام بر هیچ کدام تفوّق ندارند . . . نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و ترک . . . فضیلت یا تعهد است یا تعهد به اسلام (صحیفه نور/ج۱۲/ص۸۷) جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه بیاندازیم.» (پیام قطعنامه ۵۹۸)

جدیدترین حرفهای مضحک رئیس دفتری که عملا اقتدار رئیس جمهور به وی تفویض گشته، در حالی ابراز شده که پیش از این رهبر معظم انقلاب طی نامه ای خطاب به رئیس جمهور فرموده بودند:
 
انتصاب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد. سیدعلی خامنه‌ای - 27 /4/ 88
مشایی در ادامه در حالی که خداوند متعال در قرآن کریم بارها انسان را مورد سرزنش قرار داده و او را خاسر و عجول و زیانکار و... خطاب فرموده، گفت: اگر یافتید جایی را که خدا تکریم شده اما انسان تکریم نشده، بدانید آن خدا همان خدا نیست و به این مسئله یقین داشته باشید و تردید نکنید!

گفته های این شخصی که به قول رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تهران «از جایی پیدا شده و حرفهایی می زند» درست دو ماه پس از رسوایی دینی اوست. مشایی پیش از این اعتراف کرده بود که اگر مدیرمسئول روزنامه کیهان را در دادگاه محکوم نکند مسلمان نیست. اما دادگاه مدیر مسئول کیهان را در برابر شکایت مشایی تبرئه کرد تا نامسلمانی مشایی (به اعتراف خودش) اثبات شود. 
اسفندیار مشایی در ادامه در حالی که از فرط بی سوادی فرق اومانیسم با اومانیست را نمی دانست گفت: وقتی من می‌گویم انسان، می‌گویند مشایی اومانیسم (!) است. ای کاش این آقایان می‌خواندند و حداقل اومانیسم را می‌شناختند!!!!! آنها می‌گویند من مثل فلان آقا هستم در حالی که اینها حتی آن آقا را هم نمی‌شناسند که می‌گویند من مثل آنها هستم.

مشایی که اتفاقا حرفهای اومانیستی همان آقا را تکرار می کرد در ادامه در حالی که مفهوم انسان در نظرش را دقیقا همانند نگاه اومانیستی حاکم بر غرب معرفی می کرد به چالش‌های ایران با غرب اشاره نمود و گفت: هر چقدر که غرب نسبت به شرق امروز بر انسان اهمیت بیشتری قائل شده است، باید در عمل از او بپذیریم. اگر جامعه‌ای منضبط است به این دلیل انضباط پیدا کرده که به انسان اهمیت داده (!) چرا که اهمیت به انسان، جامعه را منضبط می‌کند... در مظهر اندیشه‌های انسان‌های جامعه غربی پیشقراول نظم جدید اجتماعی شده است. 
رحیم مشائی با وجودی که مقام قرب الی الله در مکتب انسان ساز اسلام ؛ مقام نیستی و بندگی محض در برابر خداوند و اصطلاحا فنای فی الله است، می افزاید: نفی انسان را برای انسان و حتی نفی انسان را برای خدا غلط و نادرست می دانم! در برخی جاها انسان برای خدا نفی می‌شود که به نظر من این انحراف است و در مکتب ایران (!) انسان برای خدا هضم نمی‌شود!

این سیاستمدار دورو در حالی که پس از رسوایی سال 87 در ماجرای دوستی اش با ملت اسرائیل و توبیخ شدید رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه، طی نامه ای خطاب به معظم له گفته بود: «اینجانب به نابودی صهیونیسم جهانی یقین دارم» در خاتمه حرفهایش گفت: اندیشه آقای احمدی‌نژاد حذف رژیم صهیونیستی از نقشه جغرافیایی نیست، بلکه ما معتقدیم آمدن اسرائیل مبنا ندارد. این رژیم زورکی آمده و موقت است!

گفتنی است در همایشی که مشایی افاضات فوق را در اختتامیه آن نموده حداقل یکی از جاسوسان شناخته شده سازمان سیا به نام هوشنگ امیراحمدی نیز حضور داشته که تاکنون مقامات دولتی هیچ توضیحی از ارتباط مشایی با جاسوسان سازمان سیا ارائه نکرده اند. این در حالی است که سکوت بی سابقه دستگاههای قضایی و امنیتی در برابر اقدامات و حرفهای اخیر این فرد که قطعا از مصادیق اخلال در امنیت ملی است، موجب اعتراضات گسترده دلسوزان اسلام و انقلاب شده است.