اِرمینه
سیاسی- غیر سیاسی!
غائله 23 آبان 76 / پرده ي اول

این مطلب در قالب چند پست منتشر خواهد شد.

در 23 آبان سال 76 چند ماه بعد از انتخاب سيد محمد خاتمي و مصادف با 13 رجب آيت الله منتظري طي سخناني به انتقاد از مسئولان عالي رتبه كشور و بويژه آيت الله خامنه اي مي پردازد، وي ضمن طرح مباحثي پيرامون ولايت فقيه، مرجعيت و اعلمیت در فقه به دخالت رهبري در انتخاب كابينه سيد محمد خاتمي اشاره كرده از رئيس جمهور منتخب مي خواهد به پشتوانه راي 20 ميليوني خود( البته آيت الله منتظري در سخنانش آراي سيد محمد خاتمي را چندين بار به اشتباه 22 ميليون مي خواند) در برابر رهبري بايستد و زير بار فشارها نرود، بعدها اما گفته شد آيت الله خامنه اي تنها نسبت به انتخاب وزير اطلاعات صحبتهايي با سيد محمد خاتمي داشته و اظهار نظر كرده بود و در مورد ديگر وزيران هيچ مخالفت يا نظر خاصي را بيان نكرده بود و بعد هم تمامي وزراي معرفي شده به مجلس با راي اعتماد نمايندگان در كابينه سيد محمد خاتمي مشغول به كار شدند. حتي وزرايي كه بحث هايي در مورد ايشان مطرح بود من جمله عطاء الله مهاجراني.

این سخنان در حالی ایراد شد که در ماه بعد یعنی در آذر ماه همان سال نشست سران کشور های اسلامی قرار بود با حضور مهمانان زیادی از کشورهای مسلمان در تهران برگزار شود. بعد از انتشار سخنان آيت الله منتظري بسياري از طلاب و روحانيون و طيف هاي مذهبي در سراسر كشور دست به اعتراض زده راهپيمايي عظيمي هم 5 روز بعد از ايراد اين سخنان در قم و در حرم حضرت معصومه (س) و خيابان هاي اطراف حرم توسط طلاب و روحانيون و ساير مردم صورت مي گيرد، آيت الله جوادي آملي در مسجد اعظم قم و در ميان معترضين به سخنراني مي پردازد و از مباني فقهي و قانوني ولايت فقيه دفاع مي كند، بعد از سخنراني وي عده ي زيادي از معترضين به طرف حسينيه شهدا و بيت آيت الله منتظري حركت كرده و آنجا را تسخير مي كنند، بخشي ديگر از شركت كنندگان در تظاهرات نيز به طرف دفتر آذري قمي رفته آنجا را اشغال مي كنند و سپس به طرف بيت تعطيل شده ي آيت الله منتظري برگشته و نماز جماعت ظهر و عصر را در مقابل دفتر وي اقامه كرده بيانيه اي معروف به بيانيه شماره 5 را خطاب به مسئولان منتشر مي كنند. پس از اقامه نماز تعدادي از معترضين همانجا مانده و سايرين نيز پراكنده مي شوند، اين ماجرا به حصر خانگي آيت الله منتظري منجر و اين حصر تا سال 81 ادامه داشت. نكته جالب اينكه شايعاتي نيز در آن روز بر سر زبان ها مي افتد من جمله شايعه خروج آيت الله منتظري از قم در ساعت 4 صبح همان روز كه البته بعدا مشخص شد که عمده اين شايعات فاقد صحت بود. همچنین در تهران در روز ۳ آذر بازار تهران تعطیل و صدها تن از بازاریان و اصناف تهران با تعطیل کردن واحدهای صنفی خود و اجتماع در مسجد امام خمینی(ره) حمایت خود را از آیت الله خامنه ای اعلام کردند. طلاب و روحیانیون نیز یک روز بعد در اعتراض به این سخنان در مدرسه عالی شهید مطهری اجتماع کردند که آیت الله امامی کاشانی در این اجتماع در حمایت از ولایت فقیه و جایگاه ایت الله خامنه ای به ایراد سخنرانی پرداخت.

تعداد كثيري از چهره هاي شناخته شده سياسي و  مذهبي نيز بطور مستقيم و بعضا تلويحي به انتقاد از سخنان آيت الله منتظري در روز 23 آبان و دفاع از آيت الله خامنه اي در برابر اين سخنان مي پردازند، چهره هايي همچون سيد محمد خاتمي، آيت الله مشكيني، هاشمي رفسنجاني، آيت الله جوادي آملي، آيت الله اميني، آیت الله فاضل لنکرانی، عطاء الله مهاجراني، مجید انصاری، زهرا مصطفوی، علي اكبر ناطق نوري، آيت الله سبحاني، هاشمي شاهرودي، محمدي ري شهري،مجيد انصاري،محسن رضايي، روح الله حسينيان، محي الدين حائري شيرازي ، علي اكبر ولايتي و... همچنين بسياري از تشكل ها و نهادهاي سياسي از جمله جامعه روحانيت مبارز، مجمع روحانيون مبارز، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، هيأت دولت، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، دفتر تحكيم وحدت، جامعه اسلامي دانشجويان، جمعيت مؤتلفه و... نيز با انتشار بيانيه در محكوميت اين سخنان اعلام موضع مي كنند.

ضمن اینکه این اشخاص، تشکل ها و گروها در اطلاعیه هایی جداگانه اعلام می کنند که در روز 7 آذر مصادف با عید مبعث در حمایت از آیت الله خامنه ای در راهپیمایی شرکت می کنند اما این راهپیمایی با صدور اطلاعیه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی لغو می شود علت صدور این اطلاعیه هم صحبتهای آیت الله خامنه ای در جمع بسیجیان بود که در ان گفته بود راهپیمایی مجدد جهت بیعت با رهبری ضرورتی ندارد.( در ادامه گوشه هایی از سخنان آیت الله خامنه ای پیرامون این وقایع منتشر می شود)

آيت الله منتظري چه گفت؟

سخنان آيت الله منتظري در 23 آبان 76 شامل مسائل مختلفي بود اما بيشتر حول محور ولايت فقيه و شخص رهبري نظام بود، قسمتهايي از سخنان وي در آن روز به شرح زير است:

« ... آقایان تا چیزی میشود به ما میگویند “ضد ولایت فقیه ” ضد ولایت فقیه ! خدا پدرت را بیامرزد، اصلا ولایت فقیه را ما گفتیم، ما علم کردیم، ما کتاب درباره اش نوشتیم، حالا ما شدیم ضد ولایت فقیه ؟! یک عده بچه که اصلا وقتی که ما بودیم و این کارها را میکردیم اصلا نطفه شان هم منعقد نشده بود، حالا راه میافتند: ضد ولایت فقیه ! خجالت بکشید; این چه کارهایی است ؟! !... من یکی از اشکالاتم به آقای رئیس جمهور آقای خاتمی واقعا این است، من پیغام هم دادم نمی دانم به ایشان گفته اند یا نه، البته ایشان با من ارتباطی ندارند، اما من اول که انتخاب شدند برایشان پیام دادم، بعد هم به ایشان پیام (شفاهی) دادم که این طور که پیش میروید نمی توانید کار کنید; یک نفر رئیس دولت اگر وزرایش، استاندارهایش، با او هماهنگ نباشند یک قدم نمی تواند بردارد; من پیغام دادم که من اگر جای شما بودم میرفتم پیش رهبر میگفتم : شما مقامت محفوظ، احترامت محفوظ، ولی 22 میلیون مردم به من رای دادند، به من هم که رای دادند این 22 میلیون همه میدانستند که رهبر کشور به کسی دیگر نظر دارد. دفترشان و خودشان و همه شخص دیگری را تایید میکردند; 22 میلیون آمدند به ایشان رای دادند; معنایش این است که ما آن تشکیلات را قبول نداریم . رای این 22 میلیون معنایش این است که ما آن را که شما میگویید قبول نداریم، ایشان قاعده اش این بود میرفت پیش مقام رهبری میگفت شما احترامت محفوظ، 22 میلیون به من رای دادند، از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود که بخواهید در وزرای من، در استاندارهای من دخالت بکنید، افرادی را به من تحمیل کنید من نمی توانم کار بکنم ; بنابر این من ضمن تشکر از مردم استعفا میدهم، به مردم میگویم : ایها الناس میخواهند در کار من دخالت کنند. قاعده این بود که به این صورت عمل نماید....آقای رئیس جمهور به عقیده من قاعده اش این بود یک قدری محکمتر میآمد. مقام رهبری هم بایستی که همان رهبریش را میکرد. معنای رهبری این است که نظارت کند که در کشور کارهای خلاف شرع انجام نشود. اگر یک وقت رئیس جمهوری، وزیری خواست کار خلاف بکند، از مقررات شرع منحرف شود او جلویش را بگیرد; نه اینکه یک تشکیلات و یک گارد سلطنتی درست کند از پادشاهان دنیا زیادتر; و کسی هم دسترسی نداشته باشد و در وزارتخانه دخالت کنند، در استاندار دخالت کنند، در همه جا دخالت کنند; خود ایشان، اینهایی که اطراف ایشان هستند، این غلط است . این طور کشور پیش نمی رود; کشوری که چند ارگان حکمفرما داشته باشد، دولت جدا، مجمع تشخیص مصلحت جدا و دفتر رهبری جدا، هر کدام بخواهند اعمال قدرت کنند، اینجور کشور اداره نمی شود; و حکومت مطلقه به این صورت که تکلیف کشور را دوسه نفر معین کنند و مردم هیچ کاره باشند این در دنیای امروز مواجه با شکست میشود.گاهی از اوقات هم میگویند این حرفهایی که میزنید تضعیف نظام است ; آقای هاشمی شنیدم گفته : میترسیم ایران هم افغانستان شود; خوب اشتباه کرده، “نظام ” که شخص نیست، نظام یعنی نظام اسلامی ; والله همین مردم اگر ببینند نظام اسلامی -یعنی اسلام – بخواهد زیر پا برود قیام میکنند.این مردم روی علاقه به اسلام آمدند قیام کردند; زورگویی های مامورین و مسئولین است که مردم را از آخوند زده میکند! اینجور مرتب ولایت فقیه گفتن، این بیشتر زدگی دارد. ما آنچه از آقای دری در این مدت که وزیر شده دیدیم هرجا رسیده -در خطبه جمعه شهر ری و هرجای دیگر- مرتب میگوید ولایت مطلقه، ولایت مطلقه ! باباجان یک چیز را اگر خیلی تعریف کردی، این بد تعریف کردن است . اصلا مردم میگویند ولایت فقیه چیست ؟ اما اگر به او بفهمانی که دولت را مردم انتخاب میکنند، حکومت حکومت مردم باید باشد، مردم خودشان کشور را اداره کنند." ولی فقیه ” هم به شرط اینکه اعلم باشد، مجتهد اعلم مدیر مدبر باید نظارت کند که بر خلاف شرع و قانون کاری انجام نشود....حالا صرف نظر از مساله رهبری، مرجعیت را چرا دیگر؟ شما که در شان و حد مرجعیت نیستید. من قبلا به ایشان تذکر دادم، در شرف فوت مرحوم آیت الله اراکی بود، من به وسیله آیت الله مومن راجع به چند چیز برای ایشان پیام دادم . این صورت متن پیام است ; به دست ایشان هم رسیده است، بند هفتم آن را من میخوانم ; به ایشان پیام دادم : ” مرجعیت شیعه همواره قدرت معنوی مستقلی بوده ; بجاست این استقلال به دست شما شکسته نشود و حوزه های علمیه جیره خوار حکومت نشوند که برای آینده اسلام و تشیع مضر است ; و هرچند ایادی شما تلاش کنند جنابعالی اثباتا موقعیت علمی مرحوم امام (ره) را پیدا نمی کنید; نگذارید قداست و معنویت حوزه ها با کارهای دیپلماسی ارگانها مخلوط شود. -تیپ فلان چه حقی دارد بیاید در قم یک عده بچه راه بیندازد و حوزه را به هم بزند؟!- به مصلحت اسلام و حوزه ها و جنابعالی است که دفتر شما رسما اعلام کند: چون ایشان کارشان زیاد است و وظیفه اداره کشور را به دوش دارند از جواب دادن مسائل شرعی معذورند و از حال به بعد جواب مسائل شرعی داده نمی شود و رسما مراجعات علمی و دینی و حتی وجوه شرعیه جزئیه را کمافی السابق به حوزه ها ارجاع دهید”، این پیام تاریخش 73/8/12 است وقتی که تازه آقای اراکی را برده بودند بیمارستان ; و خود آیت الله مومن به من گفت یکی از این آقایان که میرود در دفتر ایشان در قم مینشیند و مسائل را مطابق نظر آقای خامنه ای جواب میدهد به ایشان گفتم که ایشان که رساله ندارد، شما چگونه فتاوا را بر طبق نظر ایشان جواب میدهید؟ گفت ما روی تحریر امام جواب میدهیم ! گفتم مردم آخر مساله ایشان را میخواهند، گفت : میگویند ایشان فتوایش مثل فتوای امام است، ما روی تحریر امام جواب میدهیم !
خوب این معنایش مبتذل کردن مرجعیت شیعه نیست ؟ اینکه آمدند در شب بعد از فوت آیت الله اراکی، عده ای بچه راه انداختند در خیابان جلوی جامعه مدرسین، مثل همین الان که راه میاندازند; بعد هم سه چهارنفر از تهران آمدند و اصلا (کسانی که ایشان را میگفتند) هفت هشت نفر بیشتر نبودند و به زور هفت نفر را به عنوان مرجع گفتند که ایشان را هم جزو کنند، در صورتی که ایشان در حد فتوا و مرجعیت نیست . بنابر این مرجعیت شیعه را مبتذل کردند، بچه گانه کردند، با یک عده بچه اطلاعاتی که راه انداختند! اینها مصیبتهایی است که ما در این کشور میبینیم ....»

واكنش سيد محمد خاتمي

آيت الله منتظري بعد از انتخاب سيد محمد خاتمي پيام تبريكي را خطاب به وي منتشر كرد و انتخاب وي را به اين سمت اينگونه تحليل كرد:« انتخاب جنابعالي در شرايط فعلي ايران يك انتخاب عادي نبود بلكه يك انقلاب مردمي بود در برابر وضع موجود»( نامه به سيد محمد خاتمي، مورخ 5/3/76)

سيد محمد خاتمي اما بعد از انتخابات در اولين پيام به مردم نظر خودش را اينگونه عنوان كرد:« همه همدل باشيم و با محوريت و هدايت مقام معظم رهبري به سوي اقتدار و افتخار بيشتر گام برداريم»( روزنامه كيهان 5/3/76)

سيد محمد خاتمي 3 روز بعد از انتخابات و در اولين كنفرانس خبري اش نيز اينگونه مواضعش را تكميل كرد: « مردم در درجه اول به آرمانهاي ديني، نظام جمهوري اسلامي و استقلال كشورمان راي دادند... اين راي به رهبري و نظام و نشانه هوشياري مردم بود... قواي سه گانه در چارچوب قانون و زير نظر مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي است...» ( كيهان 6/3/76)

اما سيد محمد خاتمي جزو اولين نفراتي بود كه نسبت به سخنان آيت الله منتظري واكنش نشان داد، وي در مصاحبه تلويزيوني خود تنها چند روز بعد از سخنراني آيت الله منتظري در گزارشي به مردم در مورد روند انتخاب وزرا و فعاليتهاي دولت و مسئله ولايت فقيه مطالب مهمي را عنوان كرد:

« در راس ديدارها، هفته اي يك بار در خدمت مقام معظم رهبري ديدار داريم كه از آرا و نظرات ايشان بهره مي گيريم و اگر مطالبي باشد خدمتشان عرض مي كنيم... نظارت عاليه و اشراف عاليه با رهبري است كه همه قواي سه گانه زير نظر ايشان كار مي كنند و اين خودش يك امر هماهنگي خوبي را ايجاد مي كند و اصلاح راهكارها، ثانيا استقلال قوا و تفكيك قوا يك چيزي است، اين كه همه قوا بايد در چارچوب اختيارات و وظايف قانوني خود عمل بكنند، چيز ديگري است... با كسي كه نظام را قبول ندارد و در فكر براندازي است با زبان امنيتي و تنبيهي بايد برخورد كرد البته حتی الامکان تنبیهی به معنای لغوی کلمه و برخوردهای امنیتی هم در جای خودش است  اصلا دستگاه امنیتی برای این است که امینت را در جامعه حفظ کند... اگر پيرو امامند و ولايت فقيه را قبول دارند كه خب اكثريت دارند، اين قانون اساسي ما ولايت فقيه را به عنوان يكي از اصول نظام در آورده و ديگر نظريه فقهي نيست. اصل نظام است و در قانون اساسي ما هم آمده و مخالفت با آن مخالفت با نظام است...»( روزنامه ايران 27/8/76 و روزنامه كيهان 27/8/76 و همشهری 2۷/8/76)

همچنین در جلسه هیئت دولت که به ریاست سید محمد خاتمی و در بعد از ظهر روز پنجم آذر تشکیل می شود هیئت دولت به دفاع از مبانی ولایت فقیه پرداخته و هرگونه تضعیف این اصل را به زیان جامعه و انقلاب و مردود اعلام کرده آن را محکوم می کند در این جلسه سرتیپ افشار فرمانده نیروی مقاومت بسیج وقت نیز حضور می یابد.( کیهان 6/9/76 همشهری 6/9/76)


لينك | نوشته شده در یکشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت ۱۲:۸ ب.ظ توسط ارمینه|