اِرمینه
سیاسی- غیر سیاسی!
غائله 23 آبان 76 / پرده ی آخر

واکنش آیت الله خامنه ای در جمع بسیجیان

رهبر انقلاب دو هفته بعد همزمان با سالروز تشکیل بسیج مستضعفان در نشستی با بسیجیان گذری هم به حوادث آن روز زد، پیش از وی تشکل های مختلف اعلام کرده بودند که همزمان با بعثت رسول اکرم(ص) راهپیمایی را در حمایت از آیت الله خامنه ای و ولایت فقیه برگزار خواهند کرد اما آیت الله خامنه ای در سخنان خودش رد جمع بسیجیان بعد از تبیین حوادث اتفاق افتاده از همه خواست تا به اعتراضات و راهپیمایی ها پایان دهند. قسمتی از سخنان ایت الله خامنه ای در آن رز به شرح زیر است:

" عزيزان من! كسى گمان نكند كه توطئه دشمن، با گذشت هجده سال از پيروزى انقلاب، تمام شد؛ نه! دشمن، از مقابله با نظامى كه منافع نامشروع استكبار را در منطقه، از او گرفته است، آشتى نخواهد كرد. البته به زبان، چيزهايى اظهار مى‏كنند، ولى باطن، چيز ديگرى است!... من به شما عرض كنم كه توطئه دشمن، در گذشته يك تفاوت با امروز داشت. در گذشته، توطئه دشمن از روى بى‏تجربگى بود. يعنى امريكا، استكبار جهانى، كمپانى‏داران بزرگِ صهيونيست و امثال آنها كه مى‏خواستند با ملت و انقلاب ايران مبارزه كنند، از روشهاى ساده‏ترى استفاده مى‏كردند كه براى همه، قابل افشا بود. مثلاً تحريك به حمله نظامى و راه انداختن جنگ، توطئه بود؛ اما همه، اين را مى‏شناختند. توطئه روشن مى‏شد؛ مردم به پا مى‏خاستند و مقابله مى‏كردند. يا مثل حمله امريكاييها به صحراى طبس و از اين قبيل، آنچه كه انجام دادند - محاصره اقتصادى، حملات تبليغى و غيره - كارهايى آشكار بود. به مرور فهميدند كه نمى‏شود ملت ايران و انقلاب اسلامى را با اين توطئه‏ها و كارها شكست داد. اين تجربه، موجب شده است كه روشهاى خودشان را پيچيده‏تر كنند. به همان نسبتى كه آنها روشها را پيچيده‏تر مى‏كنند، ملت ايران هم بايستى هوشياريش را بيشتر كند. جوانان بايستى آمادگيشان را بيشتر كنند. نه آمادگى جنگى؛ چون امروز بحث جنگِ نظامى نيست. البته آمادگى رزمى هم براى روز مبادا ضرورى است؛ اما آن چيزى كه براى همه لازم است، آمادگى معنوى؛ يعنى آمادگى فكرى، آمادگى روحى، آمادگى سياسى و حفظ وحدت، اتّصال و ارتباط نيروها با يكديگر، ارتباط مستحكم و دوستانه ملت و دولت و شناختن چهره دشمن در هر لباسى است. دشمن با شكلهاى مختلفى خود را به مقابله با انقلاب مى‏كشاند. هميشه با لباس نظامىِ وابسته به فلان دولتِ بيگانه، جلو نمى‏آيد.... چندى قبل، در يكى از اجتماعاتى كه درباره انقلاب و خطرات انقلاب براى استكبار، در يكى از كشورهاى بيگانه تشكيل شده بود، بعضى از كسانى كه در آن‏جا سخنرانى كردند، گفته بودند كه انقلاب اسلامى، به وسيله روحانيت و به پشتيبانى جوانان حوزه و دانشگاه پيش رفت و به طور كلّى با تكيه به نسل جوان ادامه يافت. براى زدن و كوبيدن انقلاب هم بايد از همين وسيله استفاده كنيم! بايد سراغ حوزه علميه، سراغ يك معمّم و سراغ حوزه و دانشگاه برويم؛ بلكه از آن طريق بتوانيم اين انقلاب را ضربه بزنيم! غافل از اين‏كه حوزه ما بيدار است، دانشگاه ما بيدار است، بزرگان ما بيدارند. كسانى كه توطئه مى‏كنند، ملت ايران را بد شناخته‏اند! در اين توطئه‏اى كه اخيراً نشانه‏هاى آن را مشاهده كرديد - كه من مايل نيستم در جزئيات اين‏گونه چيزها وارد شوم - دلم نمى‏خواهد از كسانى اسم بياورم؛ اما اصل قضيه را ملت ايران، بايد درست توجّه كند و اعماق توطئه را بداند.

عزيزان من! ما در شناختن دشمن، دچار اشتباه نخواهيم شد؛ اين را دشمن بداند! خيال نكند كه اگر آمدند و چند نفر آدم ساده‏لوح و معمّم را وادار كردند كه حرفى بزنند، ما اشتباه مى‏كنيم و خيال مى‏كنيم كه دشمن ما اينها هستند! اينها كسى نيستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان مى‏كند. دشمن كه جلو نمى‏آيد و خود را نشان نمى‏دهد. دشمن سعى مى‏كند شناخته نشود! آن كسى كه سينه سپر مى‏كند و به خيال خود جلو مى‏آيد، يك عامل است؛ ممكن است خودش هم نداند عامل است!

بايد هوشيار بود. من اميدوارم كه ملت ايران در شناخت دشمن، اشتباه نكند و دشمن را بشناسد. دشمن، استكبار جهانى و امريكاست. دشمن، صهيونيستها هستند. دشمن براى مبارزه با انقلاب، انواع و اقسام روشها را تجربه كرده است. اين دفعه به خيال خود خواستند روش مؤثّرترى را تجربه كنند و آن، هدف گرفتن رهبرى است! يقيناً بعد از مطالعه زياد و با اطلاع از اوضاع و احوال گوناگونى - و البته خبرهاى راست و دروغى - توانسته‏اند به اين نتيجه برسند كه بايد رهبرى را هدف قرار داد! چرا؟ به خاطر اين‏كه مى‏دانند در كشور، اگر يك رهبرى مقتدر وجود داشته باشد، همه توطئه‏هاى آنها نقش بر آب خواهد شد؛ والّا اينها با شخص، طرف نيستند! شخص، براى اينها مهم نيست؛ هر كس باشد. مگر همين كسانى كه امروز به اين زبان خشن حرف مى‏زنند و اين‏طور ناجوانمردانه سيل تهمت و افترا روانه مى‏كنند، با امام، طرف نشدند؟! همين افراد با امام هم طرف شدند؛ دل امام را پر از خون كردند، كه امام در آن نامه، به آن اشاره فرمود! همين كارها را با رهبرى مى‏كنند؛ چون مى‏دانند رهبرى در جامعه اسلامى و ايران اسلامى، گره‏گشاست.

اوّل كسى كه در مقابل اين حرفها در اين چند روز - اين يكى دو هفته - وارد ميدان شد و حرف زد، رئيس‏جمهور عزيزمان جناب آقاى خاتمى بود. در مصاحبه خود به شكل بسيار دقيق و هوشمندانه، آنچه را كه مى‏خواستند در ذهن مردم القا كنند، ايشان از ذهن مردم، پاك كرد، رفت و در مقابل اين توطئه قرار گرفت؛ آنها هم خيلى عصبانى شدند.

بيچاره‏ها! نه ملت ايران را شناختيد، نه انقلاب را شناختيد، نه روحانيت را شناختيد، نه مسؤولان را شناختيد! با همين جهل و بى‏خبرى بود كه در انقلاب، شكست خورديد! با همين جهل و تحليل غلط بود كه هجده سال است شكست مى‏خوريد! به فضل الهى، با همين اشتباهى كه مى‏كنيد، در اين دفعه هم به دست مردم شكست خورديد و تا آخر، هميشه شكست خواهيد خورد!

. عزيزان من! اين‏جا مسأله شخص نيست. من هم مثل يكى از شما، از نظام اسلامى، از رهبرى اسلامى و از ولايت فقيه به عنوان ستون فقرات اين نظام، بايد دفاع كنم. وظيفه من است. تكليف شرعى است؛ مسأله شخصى نيست. به خاطر مسؤوليت سنگينى كه من دارم، از همه كسانى كه در اين برهه، قدم در ميدان گذاشتند تا حرف دشمن را در گلوى او خفه كنند و مشت به دهان دشمن بكوبند، صميمانه تشكّر مى‏كنم.

همين‏جا مى‏خواهم از همه خواهش كنم كه ديگر اين راهپيماييها را متوقّف كنيد؛ بس است. وقت براى حضور در صحنه و در ميدان، در راهپيمايى براى مسائل و قضايايى كه هميشه اين ملت با آن مواجه است، بسيار است؛ لزومى ندارد كه اين راهپيماييها ادامه پيدا كند. در هر جاى كشور، من خواهش مى‏كنم ديگر راهپيمايى نكنند. البته گويندگان و نويسندگان، بايد ذهنها را روشن كنند. تكليف هدايت مردم، يك تكليف الهى است.

من خواهش مى‏كنم هيچ كار و هيچ حركت غيرقانونى نشود. هيچ‏كس از آحاد مردم درصدد برنيايد كه خودش برود و به خيال خود، كسى را مجازات كند؛ نه، به‏عهده قانون است. البته به هيچ‏وجه نبايد انتقام‏گيرى كرد؛ انتقام‏گيرى چيزى نيست كه جايش اين‏جا باشد. انتقام را از دشمنان مستكبر، در جاى خود بايد گرفت. كسانى كه از روى نادانى، نفهمى، هواى نفسِ زودگذر، هواهاى بشرى ناشى از خصال زشت و بد و حسد و غيره، اقدامى مى‏كنند، شايسته اين نيستند كه كسى به فكر انتقام‏گيرى از آنها بيفتد؛ ليكن قانون بايد اجرا شود..." ( متن کامل سخنان آیت الله خامنه ای درجمع بسیجیان)

پایان ماجرا و یک ابهام

بالاخره با تمام واکنش های صورت گرفته به سخنان آیت الله منتظری در بین مردم ، روحانیون، مسئولین و شخصیتها و تشکل های سیاسی پس از سخنان آیت الله خامنه ای و درخواست وی برای پایان دادن به اعتراضات و راهپیمایی ها از التهابات سیاسی در آن روز کاسته شد، آیت الله منتظری حبس خانگی شد و در این سالها آیت الله خامنه ای اشخاصی را برای شنیدن سخنان و درخواستهای وی به بیت آیت الله می فرستاد و بعد از چند سال با درخواست دولت و موافقت رهبر انقلاب حصر خانگی آیت الله منتظری شکسته می شود در این بین اما یک سوال باقی می ماند!

آیت الله منتظری در سخنانش به دخالت رهبری در انتخاب وزرا اشاره کرده بود در حالی که بعدها گفته شد رهبری انقلاب فقط در مورد انتخاب وزیر اطلاعات اظهار نظر کرده بود و سید محمد خاتمی برای این پست حجت الاسلام درّی نجف ابادی را بر گزید، اما یک سال بعد با وقوع قتلهای زنجیره ای و متهم شدن عوامل وزارت اطلاعات توسط اصلاح طلبان در رسانه های زنجیره ای و کمیته تحقیق سید محمد خاتمی  دری نجف ابادی مجبور به استعفا شد و سید محمد خاتمی علی یونسی را برای این سمت بر گزید. ایا بین وقوع قتلهای زنجیره ای و استعفای اجباری وزیر اطلاعات وقت رابطه ای وجود دارد؟! آیا این قتلها برای امتیاز گیری از رهبر انقلاب و برکناری وزیر اطلاعات ترتیب داده شد و یا ادعای اصلاح طلبان تندرو همچون اکبر گجی و عمادالدین باقی صحت داشت؟ این سوالی است پاسخ ان هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد!

 اضافات:

- غائله 23 آبان 76 / پرده ي اول

- غائله 23 آبان76/ پرده ي دوم

- غائله 23 آبان 76 / پرده ی سوم


لينك | نوشته شده در شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت ۴:۴ ب.ظ توسط ارمینه|